سفارش تبلیغ
صبا ویژن






حس پرواز

به خودت نگیر شیشه‌ی پنجره

 تمیزت می‌کنند که کوه را بی‌غبار ببینند

 و آسمان را بی‌ لکه

 به خودت نگیر شیشه

تمیزت می‌کنند

 که دیده نشوی .


 علیرضا روشن


نوشته شده در پنج شنبه 91/9/30ساعت 2:2 عصر توسط فاطمه نظرات ( ) | |

این که حسین [علیه السلام] فریاد مى ‏زند - پس از این که همه عزیزانش را در خون مى ‏بیند و جز دشمن کینه توز و غارتگر در برابرش نمى ‏بیند - فریاد مى ‏زند که: «آیا کسى هست که مرا یارى کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنى؟»؛ مگر نمى ‏داند که کسى نیست که او را یارى کند و انتقام گیرد؟

این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان می‏کند و دعوت شهادت او را به همه کسانى که براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى ‏نماید.

- دکتر شریعتی

به نقل از بیتوته


نوشته شده در شنبه 91/9/4ساعت 6:43 عصر توسط فاطمه نظرات ( ) | |

کبری،تصمیـم نمی گیرد!
دهقان،فداکاری نمی کند!
پسر ِ شجـاع،ترسو شده است!
لوک،بــدشانسی می آورد!
پلنگ ِ صورتی،زرد شده است!
......میتـی کومان،استعفـا داده است!
پروفسور بــالتازار، جعلی مدرک گرفته است!
ای کیــو ســان،مـُـدل ِ مو عوض می کند!
دو قلـــوها،دست ِ هــم را نمـــی گیــرند!
رابین هـود،بــا دزد ها رفیق شده است!
...پینوکیـو،به فکر ِ جرّاحی بینی است!
یـوگی،دوستـانش را مـی فروشـد!
پـت و مـت،پُست وزارت گرفته اند!
دخترک ِکبریت فروش، رفته دوبی !.
ولی...
ولی چوپـان ِ دروغگو،هنوز دروغ می گوید


نوشته شده در دوشنبه 91/8/29ساعت 3:38 عصر توسط فاطمه نظرات ( ) | |

اینجا وضع خراب است

رروز های شلوغ یکی پس از دیگری می گذرند ، صبح ، ظهر ، غروب ، شب سلسله وار می آیند و می روند و ما همه حالمان خوب است .

ماشین هایمان گران تر ، خانه هایمان وسیع تر ، موبایل هایمان مدر ن تر ، لب تابهایمان پرسرعت تر ، لباس هایمان شیک تر ،

تیپ هایمان متشخص تر ، لهجه هایمان با کلاس تر ، اندیشه هایمان روشن تر و...

خلاصه همه چیز دارد پیشرفت می کند و ما همه حالمان خیلی خوب است چون که همه چی داریم و نداشته هایمان بسیار بسیار اندک است .

ولی ....

روز به روز صندوق های صدقاتمان خالی تر ، متکدی هایمان افزون تر ، کلاه برداری هایمان پیچیده تر ،دروغ گفتن هایمان ساده تر ، دزدی هایمان

همه گیر تر ، زیرآب زدن هایمان حرفه ای تر ، غیبت کردنهایمان مجاز تر ، تهمت زدنهایمان جدی تر و...

خلاصه وضع خراب است اینجا و اندک کسی می فهمد آن را

اندک کسی درک می کند که فقط آب و غذا نیست لازمه ی زنده بودن ...

اندک کسی حس می کند که نمی تواند نفس بکشد و دلیل آن را بوی کپک نان های تازه یمان می داند.

اندک کسی می داند که دلش از سرما یخ زده است .

.اندک کسی به آینده امید وار است ...

اندک کسی یاد می آورد آن روز های طلایی را ...

اندک کسی در خواب زمستانی اش ، رویا ی آمدن بهار را می بیند ، رویا هایمان شده است همه قصر های مجلل ...

اندک کسی منتظر بهار است

بهار!!!!


نوشته شده در دوشنبه 91/8/29ساعت 3:31 عصر توسط فاطمه نظرات ( ) | |

عزیزی میگفت:

دین‌داری یعنی از راهی که میری راضی باشی ولی از نوع راه رفتنت ناراضی.

پی نوشت: من راضیم از راهی که میرم...


نوشته شده در یکشنبه 91/5/22ساعت 7:20 عصر توسط فاطمه نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت